دوره سردخانه فریونی   دوره بویلر و مشعل   دوره سررخانه آمونیاکی  دوره چیلر جذبی      دوره چیلرتراکمی   دوره کولرگازی اسپلیت
 
مشاهده RSS Feed

norasteh

امام هادى (ع) و مبارزه با مكاتب انحرافى

به این مطلب امتیاز بدهید
نقل قول نوشته اصلی توسط norasteh نمایش پست ها
امام هادی علیه السلام در حدیث لوح بهترين راه براى آشنايى بيشتر با اهل بيت عليهم‏السلام رجوع به سخنان خداوند متعال و فرمايشات خود ايشان عليهم‏السلام مى‏باشد .يكى از احاديث قدسى كه به تشريح خصوصيّات اهل بيت عليهم‏السلام مى‏پردازد حديث معروف لوح مى‏باشد.
آفتاب: «الحمد للّه‏ ربّ العالمين وصلّى اللّه‏ على سيّدنا محمّدوآله الطاهرين ولعنة اللّه‏ على أعدائهم أجمعين». امام هادی علیه السلام در حدیث لوح بهترين راه براى آشنايى بيشتر با اهل بيت عليهم‏السلام رجوع به سخنان خداوند متعال و فرمايشات خود ايشان عليهم‏السلام مى‏باشد .يكى از احاديث قدسى كه به تشريح خصوصيّات اهل بيت عليهم‏السلام مى‏پردازد حديث معروف لوح مى‏باشد.

خداوند متعال در اين حديث، حضرت امام هادى عليه‏السلام را اين‏گونه معرّفى مى‏نمايد :« واُختم بالسّعادة لإبنه علىّ وليّي وناصري والشاهد في خلقي وأميني على وحيي » .و فرزند او على [الهادى عليه‏السلام] را سعادتمند مى‏نمايم، كه دوستدار ، يارى كننده و گواه خلق من و امانت‏داروحى من است .در اين فراز پنج ويژگى براى امام هادى عليه‏السلام ذكر گرديده كه اين پنج صفت از صفات مشترك بين ائمّه عليهم‏السلام محسوب مى‏شوند . تمام اهل بيت عليهم‏السلام ولى ، ناصر ، امين و ... شمرده مى‏شوند ، امّا بعضى از اهل بيت عليهم‏السلام به دلايلی به ویژگی و صفت خاصی،متصف می شوند. مثلاً صفت « ناصر » فقط به حضرت امام رضا عليه‏السلام و حضرت امام هادى عليه‏السلام منسوب گرديده است.

حال پرسشى كه به ذهن خطور مى‏كند اين است كه چرا خداوند متعال ويژگى «ناصر» را به حضرت امام رضا عليه‏السلام وحضرت امام هادى عليه‏السلام نسبت داده است ؟ براى پاسخ دادن به اين سؤال ،باید شرایط اجتماعی-سیاسی دوران زندگى حضرت امام هادى عليه‏السلام را مدنظر قرار داشت.همان گونه که می دانیم نصرت و یاری دین خداوند متعال در آيات و روايات ، به صورت مطلق ذكر گرديده است ؛ يعنى اشخاص (در هر پست و مقامى) به هر طريقى كه مى‏توانند بايد به نصرت و يارى دين مبين اسلام بشتابند . پس نصرت و يارى دين خداوند متعال منحصر به مجاهدت (اسلحه در دست گرفتن و فدا كردن جان) نمى‏باشد ، بلكه نگهبانى وصيانت از دين و اعتقادات راستين اسلام ، در تمامى صحنه‏ها و ميدان‏هاى زندگى، نيز نصرت و يارى دين خداوند است .امام هادی علیه السلام نیز در دوران خود چنین نقشی ایفا نمودند.با مطالعه در تاريخ زندگى اهل بيت عليهم‏السلام به اين نكته پى مى‏بريم كه دوران زندگى حضرت امام هادى عليه‏السلام در مقايسه با دیگرائمّه عليهم‏السلام يكى از سخت‏ترين دوران‏ها بود . به همين علّت ،اقدامات و مبارزات امام عليه‏السلام جنبه ی نصرت دين خداوند متعال را پيدا كرده بود . ميان مكاتب انحرافى فعال در آن بوده،مى‏توان به چهار مكتب عمده اشاره نمود : 1 . مكتب جبريّة : طبق عقيده اين گروه ، اجبار بر تمام عالم خلقت حاكم مى‏باشد و هيچ كس هيچ گونه اختيارى از خود ندارد . به عبارت ديگر اعمال خوب و بد ، خير و شرّ ، گناه و ثواب و هر عنوانى كه به ذهن خطور كند ، از ناحيه خداوند متعال مى‏باشد. 2 . مكتب مفوّضه : در مقابل مكتب جبريّه ، مكتب مفوّضه شروع به فعاليّت كرد . پايه ی اصلى اين مكتب آن است كه انسان ، قادر مطلق مى‏باشد و خداوند متعال هرگز در وقوع يا عدم وقوع افعال دخالت نمى‏كند و خداوند متعال بعد از آفرينش انسان ، كار خود را تعطيل نموده و افعال را به انسان واگذار نموده است . به نحوى كه گويا هيچ دخل و تصرّفى در امور ندارد . 3 . مكتب مجسِّمه : طبق عقيده ی اين مكتب ، خداوند متعال همانند ديگر موجودات ، از اجسام محسوب شده و داراى اعضاء و جوارح مى‏باشد . پس مى‏توان گفت : رؤيت خداوند متعال ممكن مى‏باشد . 4 . مكتب حلول و تناسخ : « حلول » به اين معناست كه خداوند متعال در همه ی موجودات حلول كرده است ؛ يعنى-العياذ باللّه‏ -خداوند متعال حتّى در موجودات نجس العين (انجس المخلوقات) مانند كلب و خوك حلول كرده است . « تناسخ » نيز به اين مفهوم است كه اگر جسمى در دل خاك نهاده شد و روح از آن جدا گشت هرگز اين روح دچار سرگردانى نخواهد شد ،بلكه بر جسم ديگرى وارد مى‏شود .اين تفكّر و همچنين تفكرات قبلى ، همگى به نام اسلام و قرآن مطرح مى‏گرديد و متاسفانه هيچ گونه حركتى در راستاى زدودن اين شبهات و انحرافات انجام نمى‏شد . اين مكتب مبتنى بر فلسفه‏اى بود كه در زمان هارون الرشيد و مأمون از سوى يونان وارد جامعه ی مسلمين گرديد . مدّعيان فلسفه (از ميان اهل سنّت و حتّى شيعيان) باعث گسترش اين تفكر شدند ، به طورى كه اين عقيده هنوز هم طرفدارانى در ميان جامعه ی مسلمانان دارد .البته حضرت امام هادى عليه‏السلام علاوه بر مقابله با اين تفكّرات انحرافى ، دچار دشمنان و جاسوسانى بودند كه هر روز و شب نزد خلفا و سلاطين رفته و اخبار و اطلاعات شخصى آن حضرت عليه‏السلام را به آنان مى‏رساندند . در پى رفت و آمد مكرّر جاسوسان ، متوكل دستور داد كه حضرت امام هادى عليه‏السلام را از مدينه ، با جبر و زور به مركز خلافت (سامرّا) آورده و ايشان را در پادگانى زندانى نمايند . از اين رو لقب « عسكرى » ابتدا به حضرت امام هادى عليه‏السلام و سپس به حضرت امام حسن عسكرى عليه‏السلام اطلاق شد.

اقدامات سازنده ی حضرت امام هادى عليه‏السلام

با دقّت در اوضاع و احوال آن روزگار ـ كه از سوى برخی از شيعيان و دشمنان آن‏ها پديد آمده بود ـ به مسئوليّت مهم و سخت حضرت امام هادى عليه‏السلام رهنمون مى‏شويم . ايشان عليه‏السلام به عنوان امين وحى الهى و حاكم دين مبين اسلام ، مسئوليّت صيانت و نگهبانى از دينى را به عهده داشتند كه با تحمّل سختى‏هاى فراوان و مشكلات طاقت فرسا به زمان ايشان عليه‏السلام رسيده بود . با توجّه به اين اوضاع حسّاس ، حضرت امام هادى عليه‏السلام تمام توان خويش را در راه خنثى سازى اقدامات دشمنان و شيعه نماها به كار بستند و براى رسيدن به اين هدف ، شروع به فعاليّت‏هاى علمى و اعتقادى نمودند . ايشان علاوه بر روايات فراوانى كه در باب فقه و ديگر ابواب و نيز رساله ی علميّه‏اى كه در باب جبر و تفويض از خود برجاى گذاشته‏اند ، دو اقدام مؤثّر در جامعه ی مسلمين نيز اجرا نمودند كه به عنوان ميراث گران‏بها در ميان مسلمانان نگهدارى مى‏شود : 1 . انشاى زيارت جامعه ی كبيره ، كه دوره‏اى كامل از معارف خالص شيعه را در بردارد . به همين دليل علماى گذشته به خواندن اين زيارت ، اهتمام فراوان نشان مى‏دادند . 2 . بيان زيارت غديريه. در اين زيارت حضرت امام هادى عليه‏السلام با شمردن صفات و ويژگى‏هاى جدّشان حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السلام ، از اساسى‏ترين اصل دين يعنى اصل امامت دفاع مى‏نمايند. حضرت امام هادى عليه‏السلام در اين زيارت به گوشه‏اى از موارد اختلافى ميان اهل سنّت و شيعه اشاره مى‏كنند و با استناد به آيات قرآن كريم ، حق را آشكار مى‏كنند. درگفتاربعدی به نقل فرازهايى از اين زيارت نورانى مى‏پردازيم .

منابع:
. كافى ، جلد 1 صفحه 528 ، بحارالأنوار ، جلد 36 صفحه 197 .
. الملل و النحل ، جلد 1 صفحه 86 .
. الإلهيات ، صفحه 401 .
. الملل و النحلل ، جلد 1 صفحه 103 .
. الملل و النحل ، جلد 1 صفحه 156 .
. الملل و النحل ، جلد 1 صفحه 232 .

نظرات