دوره سردخانه فریونی   دوره بویلر و مشعل   دوره سررخانه آمونیاکی  دوره چیلر جذبی      دوره چیلرتراکمی   دوره کولرگازی اسپلیت
 

جست و جو:

نوع: ارسال ها; کاربر: M a H d I

صفحه 4 از 6 1 2 3 4 5 6

جست و جو: جست و جو در زمان 0.00 ثانیه صورت گرفت. مشخصات این جست و جو برای اولین بار , 19745 دقیقه قبل در دیتا بیس ثبت شده است.

  1. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    شتر كنجكاو

    متن حكايت:
    بچه شتر: چند تا سوال برام پيش آمده است. ميتونم ازت بپرسم مادر؟
    شتر مادر: حتماً عزيزم. چيزي ناراحتت كرده است؟
    بچه شتر: چرا ما كوهان داريم؟
    شتر مادر: خوب پسرم. ما حيوانات...
  2. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    پدري همراه پسرش در جنگلي مي رفتند. ناگهان پسرك زمين خورد و درد شديدي احساس كرد.او فرياد كشيد آه... در همين حال صدايي از كوه شنيد كه گفت: آه... پسرك با كنجكاوي فرياد زد «تو كي هستي؟» اما جوابي جز اين...
  3. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    معلم انشاء به بچه ها میگه موضوع انشاء این دفعه اینه که: اگر مدیرعامل بودید چه میکردید؟
    بعد میبینه همه تند و تند و با هیجان شروع کردند به نوشتن بجز یک نفر که نشسته و داره از پنجره بیرون رو تماشا می...
  4. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    راز موفقیت
    قوانين رسيدن به موفقيت:

    1- هميشه رئيس درست مي‌گويد.
    2- اگر زماني متوجه شديد كه واقعاً رئيس اشتباه كرده است، به قانون 1 مراجعه كنيد!
  5. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    حکایت همه ، کسی ، هرکسی ، هیچ کس !

    يكي بود يكي نبود. چهار نفر به نامهاي «همه»، «كسي»، «هركسي» و «هيچ كس» بودند. يك كار مهم بايستي انجام مي‌شد و از «همه» خواسته شد تا آن را انجام دهد. «همه» مطمئن...
  6. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    بازسازی دنیا

    پدر روزنامه مي‌خواند اما پسر كوچكش مدام مزاحمش مي‌شود. حوصله پدر سر رفت و صفحه‌اي از روزنامه را كه نقشه جهان را نمايش مي‌داد جدا و قطعه قطعه كرد و به پسرش داد.
    «بيا! كاري برايت دارم....
  7. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    تغییر دنیا

    بر سر گور كشيشي در كليساي وست مينستر نوشته شده است: «كودك كه بودم مي خواستم دنيا را تغيير دهم. بزرگتر كه شدم متوجه شدم دنيا خيلي بزرگ است من بايد انگلستان را تغيير دهم. بعدها انگلستان...
  8. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    دو دانه

    دو تا دانه توي خاك حاصلخيز بهاري كنار هم نشسته بودند.
    دانه اولي گفت: «من مي خواهم رشد كنم! من مي خواهم ريشه هايم را هر چه عميق تر در دل خاك فرو كنم و شاخه هايم را از ميان پوسته زمين...
  9. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    زندگي خروسي


    متن حکايت
    کوه بلندي بود که لانه عقابي با چهار تخم، بر بلنداي آن قرار داشت. يک روز زلزله اي کوه را به لرزه درآورد و باعث شد که يکي از تخم ها از دامنه کوه به پايين بلغزد. بر حسب اتفاق...
  10. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    كنترل غيرمستقيم

    يك پيرمرد بازنشسته، خانه جديدي در نزديكي يك دبيرستان خريد. يكي دو هفته اول همه چيز به خوبي و در آرامش پيش مي رفت تا اين كه مدرسه ها باز شد. در اولين روز مدرسه، پس از تعطيلي كلاس‌ها...
  11. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    مار را چگونه بايد نوشت؟
    روستايي بود دور افتاده كه مردم ساده دل و بي سوادي در آن سكونت داشتند. مردي شياد از ساده لوحي آنان استفاده كرده و بر آنان به نوعي حكومت مي كرد. برحسب اتفاق گذر يك معلم به آن...
  12. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    گوش سنگين همسر يا ...

    مردي متوجه شد كه گوش همسرش سنگين شده و شنوائيش كم شده است. به نظرش رسيد كه همسرش بايد سمعك بگذارد ولي نميدانست اين موضوع را چگونه با او در ميان بگذارد. بدين خاطر، نزد دكتر...
  13. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    آيا نقطه ضعف مي تواند نقطه قوت باشد؟



    كودكي ده ساله كه دست چپش در يك حادثه رانندگي از بازو قطع شده بود براي تعليم فنون رزمي جودو به يك استاد سپرده شد. پدر كودك اصرار داشت استاد از فرزندش يك...
  14. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    چه تعداد از كارمندان خود را مي شناسيد؟

    روزي مدير يكي از شركتهاي بزرگ در حاليكه به سمت دفتر كارش مي رفت چشمش به جواني افتاد كه در كنار ديوار ايستاده بود و به اطراف خود نگاه ميكرد.
    جلو رفت و از او...
  15. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    دوباره شروع مي كنم


    از «فورد» ميلياردر معروف آمريكايي و صاحب يكي از بزرگترين كارخانه هاي سازنده انواع اتومبيل در آمريكا پرسيدند: «اگر شما فردا صبح از خواب بيدار شويد و ببينيد تمام ثروت خود را از...
  16. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    مشتري خود را بشناسيد


    يكي از نمايندگان فروش شركت كوكاكولا، مايوس و نا اميد از خاورميانه بازگشت.
    دوستي از وي پرسيد: «چرا در كشورهاي عربي موفق نشدي؟»
    وي جواب داد: «هنگامي كه من به آنجا رسيدم...
  17. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    (الاغ پير فرصت طلب)
    كشاورزي الاغ پيري داشت كه يك روز اتفاقي توي يك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعي كرد نتوانست الاغ را از تو چاه بيرون بياورد. براي اينكه حيوان بيچاره زياد زجر نكشد، كشاورز و...
  18. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    مردي به رئيسش تلفن مي زند اما همسر رئيس گوشي را بر مي دارد.

    همسر رئيس مي گويد: «متأسفم، او هفته گذشته فوت كرد.»

    روز بعد مرد دوباره به رئيس زنگ مي زند و همسر رئيس پاسخ مي دهد: «به شما گفتم، او...
  19. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    مطالعه تطبیقی خواستگاری و بازاریابی !

    در يكي از كلاس هاي دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهوم بازاريابي به دانشجويان خود بود...

    1) شما در يك مهماني ، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و...
  20. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    شکار فیل توسط حرفه های مختلف :


    *رياضيدان ها :

    رياضيدانها به آفريقا مي روند، هر موجودي كه فيل نيست كنار مي گذارند و سپس يكي از آنها را كه باقي مانده است مي گيرند.

    البته رياضيدانهاي با...
  21. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    كوئيز زير از چهار سؤال تشكيل شده كه به شما خواهد گفت آيا براي اين كه يك مدير حرفه‌اي باشيد، شايستگي لازم را داريد يا نه؟


    سؤال‌ها مشكل نيستند. در مورد هر سؤال اول سعي كنيد خودتان پاسخ بدهيد و...
  22. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    خانم جواني در سالن انتظار فرودگاهي بزرگ منتظر اعلام براي سوار شدن به هواپيما بود...
    بايد ساعات زيادي رو براي سوار شدن به هواپيما سپري ميکرد و تا پرواز هواپيما مدت زيادي مونده بود ..پس تصميم گرفت يه...
  23. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    یکی از دلایل پیشرفت ژاپن

    يکی از مديران آمريکايی که مدتی برای يک دوره آموزشی به ژاپن رفته بود ، تعريف کرده است که روزی از خيابانی که چند ماشين در دو طرف آن پارک شده بود می گذشتم رفتار جوانکی نظرم...
  24. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    داستان عقاب ...

    عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است .
    عقاب می تواند تا 70 سال زندگی کند . ولی برای این که به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیرد.
    زمانی که عقاب به 40 سالگی می رسد :
    چنگال...
  25. پاسخ
    81
    نمایش ها
    2,979

    پاسخ : داستانها و جکهای مدیریتی

    مرگ همکار


    يکروز وقتى کارمندان به اداره رسيدند، اطلاعيه بزرگى را در تابلوى اعلانات ديدند که روى آن نوشته شده بود:
    «ديروز فردى که مانع پيشرفت شما در اين اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم...
نمایش نتایج: از 76 به 100 از 150
صفحه 4 از 6 1 2 3 4 5 6