تو محله مون یه مسجد هست که یه بلندگو گذاشتن تو خیابون و هرچی پشت میکروفون گفته شه تو خیابون پخش میشه. یه بار مثل اینکه قسمت مردونه خیلی شلوغ شده بوده واسه نماز، حاج آقا پشت میکروفون اعلام کردن:
آقایون فشار نیارن پرده خانوما پاره میشه
هیأت بود اما همه ترکیدن
یه بارم جلو در هیئت عزاداری در حالی که دسته عزاداری داشت میرفت تو هیأت، مداح محترم اعلام فرمودن خانوما بیان عقب تا دسته بره تو!
پنج - شیش سالم بود ... روز عاشورا با مامانم رفته بودم حسینیه ی کوچه مون ... اول به زنا غذا میدادن بعدش به مردا ... یهو آقا رجب ( که بانی حسینیه بود و هنوزم هست ) داد زد :
خانوما جلوشونو تمیز کنن ... الان مردا میان بخورن ...!!! بعد یه هو همه جا ساکت شد و بعد حسینیه منفجر شد از خنده ... بیچاره آقا رجب هفت رنگ رنگین کمون عوض کرد!
یکی داشتیم یه دفعه گفت تو خانوما هفتا شیشه نوشابه گم شده بگردن پیدا کنن و ادامه داستان.........
علاقه مندي ها (Bookmarks)