مهندس دهبزرگی - کارشناس ارشد ایمنی و آتشنشانی Info@Arshamimen.com
هدف اصلی نظام مدیریت عملیات اطفاء حریق، ایجاد فرآیند اجرائی مناسب به منظور حصول اطمینان از فعالیتهایی است که با برنامهریزی و اجرای صحیح و بهموقع این فرآیندها، میتوان با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن به بالاترین راندمان موردنظر در عملیات دست یافت. طی سالیان اخیر، نظام مدیریت عملیات اطفاء حریق به عنوان یکی از عناصر اصلی کنترل نظام مدیریت بحران، در جوامع و صنایع مختلف مورد مطالعات گستردهای قرار گرفته که در نهایت سازمان بینالمللی NFPA براساس استاندارد 1026، مدل تصمیمگیری (Decision Making Model) را به عنوان فرآیند استاندارد مدیریت عملیات اطفاء حریق ارائه نمود. امروزه این مدل به عنوان مدل استاندارد بینالمللی در سراسر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد که در این مقاله به طور اجمالی معرفی میگردد.
- اطلاعات حادثه (Incident Information )
جمعآوری اطلاعات هر حادثه با 2 روش کلی انجام میگیرد:- جمعآوری اطلاعات حادثه قبل از وقوع (Planning Pre Incident): در این روش به شناسائی کلیه عوامل خطرزا، ریسکهای مرتبط، سایر رخدادهای قابلوقوع، منابع موردنیاز، روشهای احتمالی مقابله و کنترل حادثه ایجادشده قبل از وقوع حادثه پرداخته میشود که در روند حادثه از آن استفاده میگردد.- جمعآوری اطلاعات حادثه در حین عملیات اطفاء حریق: در این روش از دو شیوهSize Up که معمولأ توسط اولین افسر اعزامی به محل حادثه انجام شده و همچنین ( Dynamic Risk Assessment (DRA که معمولأ توسط فرمانده حادثه یا تیم تخصصی مرتبط انجام میگیرد، استفاده میشود.روش اول شامل ارزیابی اولیه از شرایط موجود و جمعآوری اطلاعات کلی حادثه میباشد که در این روش به 3 سوال) چرا (Why ، )چه زمانی When (و )کجا (Whereپاسخ داده میشود. با پاسخ به این 3 سوال، در حقیقت اطلاعات کاملی درخصوص علت شروع حریق، نوع حریق، مدت زمان شروع حریق، منابع موجود، نفرات و تجهیزات در معرض خطر و .... به دست خواهد آمد که در تصمیمگیری روند اجرای عملیات مبارزه با حریق، بسیار حائز اهمیت میباشد. در روش دوم به طور مداوم کلیه ریسکهای متغیر موجود در محل حریق، مورد ارزیابی و شناسائی قرار میگیرد تا قبل از وقوع، آمادگی عملیاتی- تجهیزاتی لازم برای مقابله با آنها کسب گردد. در این فرآیند معمولأ به کلیه ریسکهایی که میتوانند منجر به تغییر روند حادثه شده و به گسترش حادثه یا تضعیف عوامل کنترلی موجود در حادثه منجر شوند، به طورخاص دقت میشود تا با شناسائی و کنترل آنها، از بروز حوادث بزرگتر جلوگیری گردد.
- اطلاعات منابع (Resource Information)
مدیریت اطلاعات منابع در روند مدیریت عملیات اطفاء حریق، از نقشی بسیار چشمگیر برخوردار است که از جمله آنها میتوان به منابع اطلاعاتی حادثه، تجهیزات، ماشینآلات، نیروی انسانی، تیمهای برنامهریزی، واحد تأمین منابع، واحد تعیین شرایط حادثه، واحد مستندسازی و بایگانی، واحد فنی- تخصصی، واحد پاکسازی، واحد عملیات، تیمهای عملیاتی تخصصی، واحد پشتیبانی، واحد خدمات، واحد ارتباطات، واحد درمانی- پزشکی، واحد ترابری، واحد تأمین غذا، واحد مالی- اداری (در حوادث بزرگ) ، واحد حقوقی و بسیاری منابع دیگر اشاره نمود که مدیریت صحیح این منابع، نقش حیاتیای در روند اجرای عملیات کنترل حریق خواهد داشت.
- خطرات و الزامات ایمنی مرتبط (Hazard And Safety Information)
ازجمله اقدامات کلیدی، چه در مرحله Pre Incident Planning و چه در مرحلهSize up و DRA ، شناسائی خطرات موجود در محل حادثه، ریسکهای مرتبط با آن و شناسائی الزامات ایمنی موردنیاز میباشد. این فرآیند، متأثر از دو عامل اصلی انسانی (human elements) و سازمانی ( function elements) است که توضیح درخصوص این دو عامل، عناصر وابسته به آن و دلایل تأثیرگذاری آنها در روند شناسائی خطرات و روشهای ایمنی مرتبط از عهده این بحث خارج بوده و در مقالات بعدی به بررسی آن پرداخته میشود.
- تفکر (Think)
پس از جمعآوری اطلاعات حادثه، منابع موجود و شناسائی خطرات و اصول ایمنی موردنیاز، فرمانده حادثه با تفکر صحیح مبتنی بر علم (Knowledge) ، مهارت (Skill) و تجربه (Experience) تصمیمگیری نموده و وارد فاز بعدی مدیریت عملیات میگردد. ازجمله عواملی که در این مرحله تأثیرگذار میباشند میتوان به سطح آموزش و تجارب فردی، توانائی علمی، مهارتهای فردی تأثیرگذار، تمرینات مداوم و مستمر، مدیریت استرس، قابلیت های مدیریت فردی، شناسائی توانائی افراد تحت فرماندهی و ... اشاره نمود.
- اولویتبندی اهداف ( Priorities Objectives)
در این مرحله براساس نتیجه تفکر بهعملآمده، اهداف عملیات به منظور دستیابی به نتیجه مطلوب اولویتبندی میشود که براساس اولویتهای موردنظر ،برنامه عملیات ( Action Plan) تعریف میگردد.
- برنامه ( Plan)
برنامه اجرائی عملیات نقشی موثر در روند کنترل عملیات دارد که میبایست به طور صحیح به مجموعه عملیاتی انتقال داده شده (Communicate) و توسط فرمانده کنترل گردد.
- کنترل (Control)
در مرحله کنترل، در واقع مرحله هفتم و هشتم مدل تصمیمگیری اجرا میشود که در این برنامه، عناصری مانند تقسیمبندی تیمهای عملیاتی از قبیل: تیمهای ایمنی، تیمهای تأمین آب، تیمهای امداد و نجات، تیمهای مقابله با کالاهای خطرناک و ... ، تفکیک نواحی عملیاتی از قبیل: ناحیه تهاجمی ( Offensive) ، ناحیه تدافعی ( Defensive) ، ناحیه انتقالی ( Transitional) و همچنین تقسیمبندی ناحیه خطر، از قبیل: کانون خطر، ناحیه پرخطر (Hot Zone)، ناحیه کمخطر (Warm Zone) و ناحیه بیخطر (Cold Zone) مورد توجه قرار میگیرد.
- نتیجه ( Out Comes)
در این مرحله فرمانده عملیات به طور مداوم بر روند اجرای عملیات و نتیجه حاصله نظارت دارد. چنانچه نتیجه حاصله، رضایتبخش باشد، به همان روش تا پایان عملیات و کنترل کامل حریق ادامه میدهد و چنانچه رضایتبخش نباشد، وی میبایست مهمترین بخش مدل تصمیمگیری را به اجراء گذارد که همان ارزیابی یا Evaluation میباشد.10. ارزیابی (Evaluation )درصورتیکه نتیجه حاصله رضایتبخش نباشد، فرمانده عملیات میبایست کل فرآیند را مورد ارزیابی و بازبینی قراردهد. به این معنی که وی میبایست براساس اطلاعات حادثه، منابع موجود و خطرات و الزامات ایمنی شناسایی شده، به طور مجدد بر مجموع عوامل فوق تفکر نموده و اولویتبندی اهداف را مشخص نماید. سپس برنامه اجرائی را درصورت نیاز تغییر و برنامه جدید را به تیمهای عملیاتی اطلاعرسانی نماید. نهایتاً روند عملیات را کنترل نماید تا به نتیجه مطلوب در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه دست یابد.در شکل ذیل به طور اختصار مدل سازمانی یک سیستم فرماندهی عملیات اطفاء حریق آورده شده است.در پایان میبایست به یکی از عوامل بسیار موثر در روند اجرای صحیح عملیات فرماندهی اشاره نمود که همان سطح استاندارد محدوده ارتباطی از فرمانده به آخرین نفر عملیاتی و برعکس میباشد. در این فرایند که با عنوان Span Of Controlدر مدل ذیل آورده شده، براساس استانداردهای بینالمللی، حداقل تعداد خطوط ارتباطی استاندارد برای کنترل صحیح فرآیند عملیات 3 خط و حداکثر 7 خط میباشد. میانگین آنها، یعنی 5 خط ارتباطی بهعنوان مدل ایدهآل ارتباطی شناخته شده است که صرف نظر از تعداد افراد حاضر در عملیات، میتواند ارتباطات موثر و قابل کنترل را بین کلیه نفرات حاضر در عملیات ایجاد نموده و دسترسی هرچه بهتر و سریعتر به اهداف اولویتبندی شده عملیات را محقق کند. در این مدل، هر نفر حداقل با 3 نفر و حداکثر 7 نفر به طور مستقیم ارتباط داشته و این زنجیره ارتباطی در کل روند عملیات تا پایان آن حفظ میگردد.
علاقه مندي ها (Bookmarks)