رونالدو:پدرم يک الکلي بود و نفهميد من با استعدادم

ثروتم روز به روز در حال افزايش است. برادرم اداره برخي اموال من را به عهده دارد . دارايي هاي من زياد است ولي من همان كريستيانوي سابق هستمسايت گل - كريستيانو رونالدو از اينكه مجله اقتصادي "فوربس" ثروت او را با ترديد 160 ميليون دلار اعلام كرده ناراضي است و مي‌گويد: ثروت من روي كاغذ بيش از 245 ميليون دلار است. فوربسي‌ها از رونالدو به عنوان مظهر ثروت درفوتبال امروز جهان مصاحبه‌اي گرفته‌اند که رونالدو در آن از زواياي کمتر گفته شده زندگي‌اش مي‌گويد. رونالدو در اين مصاحبه گفته است: پول برايش در درجه سوم اهميت است. ابتدا پسر و خانواده اش و سپس فوتبال برايش مهمترين هستند. اين يک گفت‌وگوي جذاب است که با يکي از مهم‌ترين نشريات اقتصادي جهان انجام شده است.
ثروتمند بدون تکبر: من عاشق خانواده‌ام هستم
ستاره رئال‌مادريد كه به تازگي پيشنهاد 20 ميليون پوند در سال براي پيوستن به منچسترسيتي را رد كرد، در فقر كامل در پرتغال رشد كرد و مي‌گويد نمي‌گذارد ثروتش روحيه پسرش را فاسد كند.
او كه كاتوليك معتقدي با يك گردنبند صليب است در اين مورد مي‌گويد اگرچه در فقر بزرگ شده و اكنون بسيار ثروتمند است ولي متكبر نيست و اجازه نخواهد داد پسرش هم متكبر شود.
رونالدو گفت: ما بسيار فقير بوديم، نه اسباب بازي داشتيم و نه هديه كريسمس. با برادرم و دو خواهرم در يك اتاق مي‌خوابيديم. اتاقمان كوچك بود اما من اهميت نمي‌دادم. به برادر و خواهرانم بسيار نزديك هستم. به هم عشق مي‌ورزيم. آن زمان از نظر من همه چيز طبيعي بود و همه در يك اتاق با خوشحالي زندگي مي‌كرديم.
پلاک cr7
با اين حال براي پسر رونالدو زندگي در چنين اتاقي غيرقابل تصور است. كريستيانو 26 ساله مبلغ زيادي خرج كرد تا پلاك “cr7” را بر خانه پنج ميليون پونديش در مادريد نصب و اين خانه را به اسباب و وسايل راحت و مدرن مجهز كند.
ماه پيش شيخ منصور مالك باشگاه منچسترسيتي پيشنهادي نجومي به رونالدو داد ولي او مي‌گويد در حال حاضر قصد ندارد مادريد را ترك كند. هرچند كه اگر يك روز بخواهد از اسپانيا برود قطعا ليگ برتر و شمال غرب انگليس را ترجيح خواهد داد.
رونالدو كه دو سال پيش در ازاي 80 ميليون پوند به رئال مادريد پيوست و گرانترين بازيكن جهان لقب گرفت، گفت: اين بيشترين ولخرجي بود كه من تا بحال كرده ام.

ولين‌ باري که سوار هواپيما شدم
رونالدو كه نام كامل او " كريستيانو دوس سانتوس آويرا" است در سال 2003 مورد توجه سر الكس فرگوسن سرمربي منجستريونايتد قرار گرفت و قراردادي 12 ميليون پوندي با اين باشگاه امضا كرد.
وي گفت: اين نخستين بار بود كه سوار هواپيما مي‌شدم. آن موقع فقط بازي فوتبال بلد بودم. اما امروز شركت‌هاي مختلف با رونالدو قرارداد تبليغاتي مي‌بندند و او اكنون يكي از فوتباليست‌هاي ميليونر و ثروتمند دنيا است.
مادر آشپز و پدر باغبان
زندگي خانواده آويرا بسيار ساده بود. مادر او "دولورس" آشپز و پدرش " ژوزه" باغبان بود و به سختي نان شب خود را تامين مي‌كردند. مادرش زن سرسختي است كه پسرش را هم سرسخت و مذهبي تربيت كرده ، البته در كنار عشق بسيار زياد مادري.
رونالدو مي‌گويد: «به دليل شرايط خاص زندگي، هرگز به آرزوهاي کودکي‌ام نرسيده‌ام. اما از نظر عاطفي لوس و وابسته به خانواده و پدر و مادرم هستم.»
وقتي از مدرسه اخراج شدم
هنگامي كه صحبت از دوران كودكي و مدرسه مي‌شود او نمي‌خواهد برخي خاطرات را به ياد بياورد. رونالدو مي‌گويد: من در مدرسه بسيار محبوب بودم اما با ديگران چندان ارتباط برقرار نمي‌كردم. تنبل نبودم ولي مدرسه را هم دوست نداشتم. يك بار به طرف معلم كلاس صندلي پرتاب كردم كه مرا اخراج كردند.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا چنين كرد، گفت: چون به من بي احترامي كرد. دولورس كه از رفتارهاي خودسرانه پسرش نااميد شده بود تصميم گرفت توجه او را معطوف فوتبال كند.
رونالدو گفت: مي‌دانستند كه من بچه بااستعدادي هستم. هنگامي كه 14 ساله شدم فكر كردم بد نيست به طور نيمه حرفه اي به فوتبال بپردازم. همه چيز خوب پيش مي‌رفت ولي وقتي 22 ساله شدم و به منچستريونايتد رفتم به اين فكر رسيدم كه بهترين هستم.

من خيلي حرفه‌اي، قوي و سريع هستم
اين بازيكن پرتغالي فصل گذشته بهترين دوران حرفه اي فوتبال خود را در رئال مادريد گذراند ، 53 گل زد و صاحب كفش طلاي اروپا به عنوان بهترين گلزن در دو ليگ متفاوت شد.
او درباره علت موفقيت خود مي‌گويد: براي اين است كه من به بازي مسلط ، قوي ، بسيار سريع و خيلي حرفه اي هستم.
به کلوپ‌هاي شبانه نمي‌روم
در حالي‌که شايعات بسياري درباره حاشيه‌هاي اين بازيکن مطرح مي‌شود، اما شرايط بدني وي نشان مي‌دهد که رونالدو کاملا مراقب خود هست. وي در باره اوقات فراغت و دوران تعطيلات خود مي‌گويد: ترجيح مي‌دهم در خانه با دوستانم باشم.خيلي از جوانان دنبال خوشگذراني در كلوپ‌ها هستند ، اين وضعيت بخصوص در انگليس بدتر است. جوانان اسپانيا از اين نظر بهتر و سالم تر هستند.
رونالدو گفت كه چندان با ساير بازيكنان فوتبال رابطه دوستي برقرار نمي‌كند. يكي از دوستان واقعي من ريو فرديناند است، خنده‌هاي او واقعي است، با وين روني هم مرتب صحبت مي‌كنم. من دوستان و كلوپ خاص خود را دارم ، دوستانم كساني هستند كه مرا مدتي طولاني مي‌شناسند.
وي اضافه كرد: مراقب دوستانم هستم ، آنها را به هتل‌هاي پنج ستاره مي‌برم ، برايشان هواپيماي خصوصي مي‌گيرم و مشكلي با آنها ندارم. دوست دارم دوستانم شاد باشند.
دست و دل‌بازي براي خانواده
رونالدو از اين كه توانسته با ثروت خود خانواده اش را حمايت كند هم خوشحال است. او گفت: براي مادرم يك خانه 400 هزار پوندي در پرتغال خريدم . او با پسرم زندگي مي‌كند. براي خواهرم هم يك خانه خريدم.
اين بازيكن پرتغالي كارهاي تجاري هم انجام مي‌دهد كه اداره و كنترل آن به عهده خانواده اش است.
وي گفت: من روي پول نشسته ام. هفته اي 400 هزار پوند درآمد دارم ولي همه آن را خرج نمي‌كنم، ثروتم روز به روز در حال افزايش است. برادرم اداره برخي اموال من را به عهده دارد . دارايي‌هاي من زياد است ولي من همان كريستيانو سابق هستم.
هرچند كه رونالدو براي اطرافيانش دست و دلباز است ولي مبلغي هم در ماه به خودش اختصاص مي‌دهد. او هر ماه هشت هزار پوند خرج لباس هايش مي‌كند و يك كلكسيون كفش دارد.
او در تعطيلات اخير خانواده اش را به ميامي برد و آنها را در هتلي اسكان داد كه بهاي آن هر شب 13 هزار و 500 پوند بود.گاهي 180 هزار پوند در سال بابت پرواز خصوصي براي دوستان و خانواده اش مي‌پردازد.
اين بازيكن پرتغالي كلكسيوني از گردنبند‌هاي صليب هم دارد و اعتقاد دارد تمام هدايايش موهبتي از جانب خداست.

پدرم يک الکلي بود...
رونالدو برخلاف آنچه نشان مي‌دهد يك انسان خجالتي و درون گرا است كه مي‌گويد اغلب نسبت به رفتارش سوء برداشت مي‌شود.
او دلتنگ پدرش است كه هنگامي كه 19 ساله بود درگذشت و مي‌گويد موفقيت‌هاي او در عرصه فوتبال و تجارت هرگز نتوانسته از اندوه فقدان پدرش بكاهد.
وي گفت:‌ البته پدر من يك الكلي بود و هيچوقت نمي‌فهميد من چه كار مي‌كنم. من بازيكن با استعدادي بودم كه به انگليس رفتم. خيلي از بازيكنان به انگليس ميروند ولي بايد قبول كرد دشوار است به كشوري بيگانه برويد و در آنجا بهترين باشيد.
رونالدو در پاسخ به اين سوال كه اگر فوتباليست نبود چه حرفه اي را انتخاب مي‌كرد، با خنده پاسخ داد: نمي‌دانم... شايد يك نويسنده يا يك مدل.