تا فکر و ذکر همه دیدار دلبر است *** من در میان جمع و دلم جای دیگر است
من در میان جمع و دلم سمت سامرا *** آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است
دیری است رفته است و دگر برنگشته است *** دیری است آسمان دلم بی کبوتر است
او پیش رو نشسته و من کورم از گناه *** او می زند صدا و این گوش من کر است
آواره ایم در هیئت و شنیده ایم *** در روضه احتمال حضورش قوی تر است
شاید صدای گریه آقا بلند شد *** چون روضه های مادر او گریه آور است
در فاطمیه پهلوی او تیر می کشد *** او نیز زخمی غم دیوار و آن در است
آقا سری بزن به مدینه نگاه کن *** کوچه بدون نور تو صحرای محشر است
آقا بگو چگونه تحمل بیاورم *** یک زن که در مقابل یک فوج لشگر است
انگار در گلوی شما بغض می شود *** آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است
اینجا برادران همه در فکر خنجرند *** شکر خدا که یوسف ما بی برادر است
گرچه پر از گناه ولی در رکابتان *** آخر شهید می شوم این حرف آخر است

التماس دعا دارم