سیمین دانشور در سن 90 سالگی به علت بیماری طولانی مدت فوت کردند روحش شاد باشد:13:
سیمین دانشور در سن 90 سالگی به علت بیماری طولانی مدت فوت کردند روحش شاد باشد:13:
با سلام،
روحش شاد و يادش جاودان.
با تشکر.
خدایش بیامرزد
خورشید "سیمین" غروب کرد + عکس
ادبيات ما در اين روزهاي سرد و سخت زمستاني يكي ديگر از چهرههاي برجسته خود را از دست داد.
مشاهده لینک ها و تصاویر پس از ورود یا عضویت ادبيات ما در اين روزهاي سرد و سخت زمستاني يكي ديگر از چهرههاي برجسته خود را از دست داد.
سيمين دانشور نويسنده/ مترجم مطرح ايران، اولين رييس كانون نويسندگان ايران و آخرين نويسنده پرتيراژ ادبيات سالهاي اخير ماست.
رمان «سووشون» مهمترين اثر اين نويسنده سالها پيش از سوي بنياد بوكر در كنار «بوف كور» هدايت و«شازده احتجاب» گلشيري به عنوان برترين آثار صد سال ادبيات داستاني انتخاب شده و آخرين رمانش «ساربان سرگردان» (سال 1380) با تيراژي نزديك به 90هزار نسخه، تا امروز آخرين رمان پرتيراژ ايراني است.
دانشور پيش از رمان «سووشون»، دو مجموعه داستان «آتش خاموش» (1327) و «شهري چون بهشت» (1340) و ترجمههايي از برنارد شاو، چخوف، هاثورن و ديگران را منتشر كرده بود، اما انتشار سووشون (1348) -كه بسياري آن را نخستين رمان كامل ايراني ميدانند- براي ادبيات ايران يك اتفاق بود.
دانشور در سووشون به مقطعي از تاريخ معاصر ايران در دوران جنگ دوم جهاني پرداخت. حوادث اين رمان تاريخي/ سياسي در فارس تحت اشغال نظاميان انگليسي ميگذرد و توانايي دانشور در اين رمان، پيوند هنرمندانه زندگي فردي زري – شخصيت اصلي اين رمان – با حوادث اجتماعي / سياسي پيرامون او و تحول شخصيت زري در خلال اين حوادث است. دانشور خود درباره نگرش تاريخي - سياسياش در اين رمان گفته است: «ما در ادبيات ناگزير از ديد تاريخي هستيم، در هر رماني و در هر قصهاي.
چراكه از بركت زمان هرچه شدهايم، شدهايم. زمان را نميتوان ناديده گرفت. سياست هم جزو زندگي است. از سياست نميشود منفك شد. سووشون را به قصد يك رمان فلسفي نوشتم اما رماني سياسي- تاريخي شد.» دانشور در داستانهايش به زنان طبقه متوسط ايراني (يا به قول خودش زنان متعارف) ميپرداخت و همواره معتقد بود بايد با اميد به جهاني بهتر نوشت و با همين اعتقاد بود كه هرگز به نااميدياي كه معتقد بود بر ادبيات داستاني ايران سايه انداخته است، تن نداد.
سيمين دانشور هشتم ارديبهشت 1300 در شيراز به دنيا آمد. پدرش دكتر محمدعلي دانشور، پزشك و مادرش قمرالسلطنه حكمت، نقاش و مدير هنرستان دخترانه هنرهاي زيباي شيراز بود. دوره ابتدايي و دبيرستان را در مدرسه انگليسي مهرآيين گذراند، سپس تحصيلاتش را در رشته ادبيات فارسي دانشگاه تهران ادامه داد و در سال 1328 با مدرك دكتراي ادبيات فارسي از دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد.
دانشور نوشتن را با مقالهنويسي براي راديوتهران و روزنامه ايران با نام مستعار «شيرازي بينام» آغاز كرد. وي رساله دكترايش را با راهنمايي فاطمه سياح و بديعالزمان فروزانفر نوشت. به گفته خودش پنج سال با راهنمايي سياح روي دكترايش كار كرد و به پيشنهاد او اولين داستانهايش را براي شخصي ميخواند كه بعدها دريافت، «صادق هدايت» بوده است. در همانسالهاي دانشگاه در راه سفر به شيراز با جلال آلاحمد نويسنده/ روشنفكر مطرح آشنا شد و سال 1329 با وي ازدواج كرد.
دانشور در سال 1331 با دريافت بورس تحصيلي به دانشگاه استنفورد رفت. وي از نخستين نويسندگان ايراني بود كه در كلاسهاي داستاننويسي خلاق دانشگاه استنفورد شركت كرد. او دو سال در رشته زيباييشناسي تحصيل كرد و در اين دانشگاه نزد «والاس استنگر» داستاننويسي و نزد «فيل پريك» نمايشنامهنويسي را فرا گرفت. اين نويسنده از سال 1338 تا 1358 استاد دانشگاه تهران بود و به تدريس تاريخ هنر پرداخت.
دانشور نخستين زن داستاننويس ايراني است كه داستاننويسي را به صورت حرفهاي پيش گرفت. خودش در اينباره گفته است: «پيش از من هم افرادي بودند مانند امينه پاكروان كه البته به فرانسه مينوشت ولي فارسي را خوب نميدانست اما به شكلي تثبيت شده من اولين زن نويسنده ايراني هستم.
اولين اثرم «آتش خاموش» را از ۲۲سالگي نوشتم و در ۲۷ سالگي چاپ كردم، البته اين داستان مشق اول من بود. وقتي هم كه آن را به صادق هدايت نشان دادم و نظرش را خواستم به من گفت اگر من به تو بگويم چطور بنويس و چه كار كن ديگر خودت نخواهي بود. بنابراين بگذار دشنامها و سيليها را بخوري تا راه بيفتي.
من هم همين كار را كردم... » دانشور به جز رمان مطرح سووشون سهگانه «جزيره سرگرداني»، «ساربان سرگردان» و «كوه سرگردان» را نوشت كه البته دستنوشته جلد سوم اين سهگانه به گفته نويسنده و ناشرش (نشر خوارزمي) ناپديد شده است. دانشور در آخرين اظهارنظرهايش درباره ادبيات ايران گفته است: « صادق هدايت بزرگترين نويسنده ايران است. اما گلشيري هم نويسنده خوبي است.
شازده احتجاب او كار فوقالعاده خوبي است. وقتي گلشيري كتاب را آورد، گفتم از هدايت خيلي استفاده كردهاي، گفت: تحتتاثير هدايت هم بودهام. فخر النساء شازده احتجاب كمي شبيه زن اثيري هدايت است و... اما او گلشيري است و نميتوان نفياش كرد. اما ما همه از زير شنل هدايت بيرون آمدهايم.»
«سرباز شكلاتي» برنارد شاو (1328)، «باغ آلبالو» و «دشمنان» آنتوان چخوف (1331)، «بئاتريس» از شنيتسلر و «رمز موفق زيستن» از ديل كارنگي (1332)، «كمدي انساني» ويليام سارويان و «داغ ننگ» از ناتانيل هارتون (1334)، از ترجمههاي اين نويسنده/ مترجم برجستهاند. سيمين دانشور پنجشنبه، 18 اسفند پس از يك دوره بيماري در 90 سالگي در خانهاش از دنيا رفت و حالا اهالي فرهنگ در سوگ اين نويسنده بزرگ به سووشون نشستهاند.
مممنون. عزیز یه کم متن و ویرایش کنی بهترم میشه..
روحش شاد باشد :13:
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)