امام هادی علیه السلام در حدیث لوح بهترين راه براى آشنايى بيشتر با اهل بيت عليهم‏السلام رجوع به سخنان خداوند متعال و فرمايشات خود ايشان عليهم‏السلام مى‏باشد .يكى از احاديث قدسى كه به تشريح خصوصيّات اهل بيت عليهم‏السلام مى‏پردازد حديث معروف لوح مى‏باشد.
آفتاب: «الحمد للّه‏ ربّ العالمين وصلّى اللّه‏ على سيّدنا محمّدوآله الطاهرين ولعنة اللّه‏ على أعدائهم أجمعين». امام هادی علیه السلام در حدیث لوح بهترين راه براى آشنايى بيشتر با اهل بيت عليهم‏السلام رجوع به سخنان خداوند متعال و فرمايشات خود ايشان عليهم‏السلام مى‏باشد .يكى از احاديث قدسى كه به تشريح خصوصيّات اهل بيت عليهم‏السلام مى‏پردازد حديث معروف لوح مى‏باشد.

خداوند متعال در اين حديث، حضرت امام هادى عليه‏السلام را اين‏گونه معرّفى مى‏نمايد :« واُختم بالسّعادة لإبنه علىّ وليّي وناصري والشاهد في خلقي وأميني على وحيي » .و فرزند او على [الهادى عليه‏السلام] را سعادتمند مى‏نمايم، كه دوستدار ، يارى كننده و گواه خلق من و امانت‏داروحى من است .در اين فراز پنج ويژگى براى امام هادى عليه‏السلام ذكر گرديده كه اين پنج صفت از صفات مشترك بين ائمّه عليهم‏السلام محسوب مى‏شوند . تمام اهل بيت عليهم‏السلام ولى ، ناصر ، امين و ... شمرده مى‏شوند ، امّا بعضى از اهل بيت عليهم‏السلام به دلايلی به ویژگی و صفت خاصی،متصف می شوند. مثلاً صفت « ناصر » فقط به حضرت امام رضا عليه‏السلام و حضرت امام هادى عليه‏السلام منسوب گرديده است.

حال پرسشى كه به ذهن خطور مى‏كند اين است كه چرا خداوند متعال ويژگى «ناصر» را به حضرت امام رضا عليه‏السلام وحضرت امام هادى عليه‏السلام نسبت داده است ؟ براى پاسخ دادن به اين سؤال ،باید شرایط اجتماعی-سیاسی دوران زندگى حضرت امام هادى عليه‏السلام را مدنظر قرار داشت.همان گونه که می دانیم نصرت و یاری دین خداوند متعال در آيات و روايات ، به صورت مطلق ذكر گرديده است ؛ يعنى اشخاص (در هر پست و مقامى) به هر طريقى كه مى‏توانند بايد به نصرت و يارى دين مبين اسلام بشتابند . پس نصرت و يارى دين خداوند متعال منحصر به مجاهدت (اسلحه در دست گرفتن و فدا كردن جان) نمى‏باشد ، بلكه نگهبانى وصيانت از دين و اعتقادات راستين اسلام ، در تمامى صحنه‏ها و ميدان‏هاى زندگى، نيز نصرت و يارى دين خداوند است .امام هادی علیه السلام نیز در دوران خود چنین نقشی ایفا نمودند.با مطالعه در تاريخ زندگى اهل بيت عليهم‏السلام به اين نكته پى مى‏بريم كه دوران زندگى حضرت امام هادى عليه‏السلام در مقايسه با دیگرائمّه عليهم‏السلام يكى از سخت‏ترين دوران‏ها بود . به همين علّت ،اقدامات و مبارزات امام عليه‏السلام جنبه ی نصرت دين خداوند متعال را پيدا كرده بود . ميان مكاتب انحرافى فعال در آن بوده،مى‏توان به چهار مكتب عمده اشاره نمود : 1 . مكتب جبريّة : طبق عقيده اين گروه ، اجبار بر تمام عالم خلقت حاكم مى‏باشد و هيچ كس هيچ گونه اختيارى از خود ندارد . به عبارت ديگر اعمال خوب و بد ، خير و شرّ ، گناه و ثواب و هر عنوانى كه به ذهن خطور كند ، از ناحيه خداوند متعال مى‏باشد. 2 . مكتب مفوّضه : در مقابل مكتب جبريّه ، مكتب مفوّضه شروع به فعاليّت كرد . پايه ی اصلى اين مكتب آن است كه انسان ، قادر مطلق مى‏باشد و خداوند متعال هرگز در وقوع يا عدم وقوع افعال دخالت نمى‏كند و خداوند متعال بعد از آفرينش انسان ، كار خود را تعطيل نموده و افعال را به انسان واگذار نموده است . به نحوى كه گويا هيچ دخل و تصرّفى در امور ندارد . 3 . مكتب مجسِّمه : طبق عقيده ی اين مكتب ، خداوند متعال همانند ديگر موجودات ، از اجسام محسوب شده و داراى اعضاء و جوارح مى‏باشد . پس مى‏توان گفت : رؤيت خداوند متعال ممكن مى‏باشد . 4 . مكتب حلول و تناسخ : « حلول » به اين معناست كه خداوند متعال در همه ی موجودات حلول كرده است ؛ يعنى-العياذ باللّه‏ -خداوند متعال حتّى در موجودات نجس العين (انجس المخلوقات) مانند كلب و خوك حلول كرده است . « تناسخ » نيز به اين مفهوم است كه اگر جسمى در دل خاك نهاده شد و روح از آن جدا گشت هرگز اين روح دچار سرگردانى نخواهد شد ،بلكه بر جسم ديگرى وارد مى‏شود .اين تفكّر و همچنين تفكرات قبلى ، همگى به نام اسلام و قرآن مطرح مى‏گرديد و متاسفانه هيچ گونه حركتى در راستاى زدودن اين شبهات و انحرافات انجام نمى‏شد . اين مكتب مبتنى بر فلسفه‏اى بود كه در زمان هارون الرشيد و مأمون از سوى يونان وارد جامعه ی مسلمين گرديد . مدّعيان فلسفه (از ميان اهل سنّت و حتّى شيعيان) باعث گسترش اين تفكر شدند ، به طورى كه اين عقيده هنوز هم طرفدارانى در ميان جامعه ی مسلمانان دارد .البته حضرت امام هادى عليه‏السلام علاوه بر مقابله با اين تفكّرات انحرافى ، دچار دشمنان و جاسوسانى بودند كه هر روز و شب نزد خلفا و سلاطين رفته و اخبار و اطلاعات شخصى آن حضرت عليه‏السلام را به آنان مى‏رساندند . در پى رفت و آمد مكرّر جاسوسان ، متوكل دستور داد كه حضرت امام هادى عليه‏السلام را از مدينه ، با جبر و زور به مركز خلافت (سامرّا) آورده و ايشان را در پادگانى زندانى نمايند . از اين رو لقب « عسكرى » ابتدا به حضرت امام هادى عليه‏السلام و سپس به حضرت امام حسن عسكرى عليه‏السلام اطلاق شد.

اقدامات سازنده ی حضرت امام هادى عليه‏السلام

با دقّت در اوضاع و احوال آن روزگار ـ كه از سوى برخی از شيعيان و دشمنان آن‏ها پديد آمده بود ـ به مسئوليّت مهم و سخت حضرت امام هادى عليه‏السلام رهنمون مى‏شويم . ايشان عليه‏السلام به عنوان امين وحى الهى و حاكم دين مبين اسلام ، مسئوليّت صيانت و نگهبانى از دينى را به عهده داشتند كه با تحمّل سختى‏هاى فراوان و مشكلات طاقت فرسا به زمان ايشان عليه‏السلام رسيده بود . با توجّه به اين اوضاع حسّاس ، حضرت امام هادى عليه‏السلام تمام توان خويش را در راه خنثى سازى اقدامات دشمنان و شيعه نماها به كار بستند و براى رسيدن به اين هدف ، شروع به فعاليّت‏هاى علمى و اعتقادى نمودند . ايشان علاوه بر روايات فراوانى كه در باب فقه و ديگر ابواب و نيز رساله ی علميّه‏اى كه در باب جبر و تفويض از خود برجاى گذاشته‏اند ، دو اقدام مؤثّر در جامعه ی مسلمين نيز اجرا نمودند كه به عنوان ميراث گران‏بها در ميان مسلمانان نگهدارى مى‏شود : 1 . انشاى زيارت جامعه ی كبيره ، كه دوره‏اى كامل از معارف خالص شيعه را در بردارد . به همين دليل علماى گذشته به خواندن اين زيارت ، اهتمام فراوان نشان مى‏دادند . 2 . بيان زيارت غديريه. در اين زيارت حضرت امام هادى عليه‏السلام با شمردن صفات و ويژگى‏هاى جدّشان حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السلام ، از اساسى‏ترين اصل دين يعنى اصل امامت دفاع مى‏نمايند. حضرت امام هادى عليه‏السلام در اين زيارت به گوشه‏اى از موارد اختلافى ميان اهل سنّت و شيعه اشاره مى‏كنند و با استناد به آيات قرآن كريم ، حق را آشكار مى‏كنند. درگفتاربعدی به نقل فرازهايى از اين زيارت نورانى مى‏پردازيم .

منابع:
. كافى ، جلد 1 صفحه 528 ، بحارالأنوار ، جلد 36 صفحه 197 .
. الملل و النحل ، جلد 1 صفحه 86 .
. الإلهيات ، صفحه 401 .
. الملل و النحلل ، جلد 1 صفحه 103 .
. الملل و النحل ، جلد 1 صفحه 156 .
. الملل و النحل ، جلد 1 صفحه 232 .