پتروسان - گروه اقتصادي براي هر اقتصادي هيچ چيز ناگوارتر از رشد پايين اقتصادي، نرخ بالاي تورم و نقدينگي بالانيست. اقتصاد ايران هم از اين مقوله جدا نيست.در حال حاضر اقتصاد ايران با متوسط رشد زير 5 درصد در پنج سال گذشته حركت كرده است و اين در حالي است كه نرخ تورم آن هم اكنون بالاي 20 درصد است و نقدينگي آن هم به بيش از 330 هزار ميليارد تومان رسيده است. همه اين علائم نشان مي دهد بايد توجه ويژه يي به اقتصاد صورت پذيرد.اما اقتصاد ايران سال 90 را چگونه پشت سر گذاشت؟ سال 90 براي اقتصاد ايران سال چندان رونق مداري نبود. بورس تهران كه از ركورد آغاز كرد به ركود ختم شد (گزارش صفحه 5 را بخوانيد) و اختلافات قيمت طلاو ارز آنچنان شديد شد كه به گفته نايب رييس اتاق بازرگاني ايران رقمي نزديك به 22 هزار ميليارد تومان، كه معادل 7 درصد نقدينگي كشور است، وارد اين بازار شد و چالش هاي جدي را براي بازرگانان و توليد كنندگان به وجود آورد (مصاحبه صفحه 6 را بخوانيد). اگر در اين ميان به نموداري كه بانك مركزي در سايت خود گذاشته مراجعه كنيد و در صفحه 7 هم آمده، ببينيد، متوجه مي شويد كه قيمت سكه در برهه يي از زمان به بيش از يك ميليون تومان رسيد اما با تدوين سياست هاي پولي جديدي كه از اوايل بهمن ماه به اجرا درآمد به يك باره كاهش يافت و به حدود 800 هزار تومان رسيد. به طور قطع سياست هاي پولي جديد عامل موثري در كنترل بازار ارز و طلابوده است، سياستي كه بانك مركزي اعلام كرده است كه در سال 91 هم آن را به اجرا درخواهد آورد (گزارش صفحه 4 را بخوانيد). ولي اين سياست بدون توليد نفت چه جايگاهي مي تواند داشته باشد؟ ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، كشوري هستيم كه به توليد نفت وابسته هستيم. بنابراين هر گونه كاهش در توليد يا قيمت نفت مي تواند اقتصاد كشور را با بحران مواجه سازد و ابزار گفت وگو و تعاملات سياست خارجي ايران را هم با چالش مواجه سازد. از اين رو است كه به گفته مهندس بيژن زنگنه، وزير اسبق نفت كشورمان، توليد بيشتر نفت مي تواند عامل امنيت اقتصادي كشور شود (گزارش صفحه 4 را بخوانيد)، اتفاقي كه در حال حاضر عكس آن دارد رخ مي دهد.


روزنامه اعتماد، شماره 2357 به تاريخ 27/12/90، صفحه 1 (صفحه اول)