روانساز:

روانساز (به انگلیسی: Lubricant) ماده‌ای (معمولاً بصورت مایع) است که به میان دو سطع در تماس با یکدیگر اعمال می‌شود تا اصطکاک و سایش را کاهش داده و بازدهی را افزایش دهد. روانسازها ممکن است همچنین برای حل کردن و انتقال ذرات یا انتقال حرارت نیز بکار روند.
روغن:
واژه روغن برای آن دسته از مایعات به کار می‌رود که با آب مخلوط نمی‌شوند و به دلیل آن که چگالی آنها کمتر از آب است، روی آب شناور می‌مانند. اصولاً روغن به چربی اطلاق می‌شود که در دمای اتاق معمولاً به حالت مایع باشد. روغن‌ها هم همچون چربی‌ها متشکل از تری گلیسرید، مونوگلیسرید و مقداری هم دی گلیسرید می‌باشند. از آنجا که روغن حاوی مقدار زیادی چربی اشباع نشده است، در دمای اتاق مایع می‌باشد. روغن‌ها انواع مختلف دارند. می‌توانند صنعتی بوده یا تنها برای مصارف خوراکی و پخت و پز مورد استفاده قرار گیرند. در این بخش به توضیح در مورد روغن‌های خوراکی که معمولاً برای پختن غذاها مورد استفاده قرار می‌گیرند، نمی‌پردازیم.
نفت خام:
نفت خام مایعی است غلیظ به رنگ سیاه یا قهوه ای تیره که قسمت اعظم آن از هیدروکربن های مختلف تشکیل شده است . نفت خام همیشه در لایه های رسوبی یافت می شود و مقدار زیادی از مواد آلی نیز همواره در این لایه ها وجود دارد . بقایای این مواد اعم از گیاهی یا حیوانی محتوی مقدار زیادی کربن و هیدروژن است که سازنده های اصلی نفت خام می باشد. نفت خام اساسا از هیدروکربن های پارافینی، نفتینی تشکیل شده است . (Aromatic) و آروماتیک (Naphthinic) علاوه بر این مقدار کمی ترکیبات گوگردی، نیتروژن دار، اکسیژن دار و مقدار جزیی فلزات نیز در نفت خام وجود دارد. صنعت پالایش با بهره گیری از روش های تفکیک و تبدیل هیدروکربن ها، امکان می دهد که از نفت خام دامنة وسیعی از ( فرآورده های نفتی تجارتی را به دست آورد.)
پرکننده های گریس:
پرکننده‌های بیشماری برای ساخت گریس وجود دارند. باید نوع پایه صابونی طوری انتخاب گردد که با کارکرد دستگاه متناسب باشد. عموما پرکننده‌های مصرفی مختلف تا حدودی با سایرین سازگارند. (“”پولی اورا”" استثناء است). یک قانون ساده می‌گوید، گریس‌های پایه کمپلکس درمقابل دما مقاومت خوبی دارند. نوع پایه صابونی و نقطه ریزش صابونی و نقطه ریزش نکته اصلی تصمیم گیری در انتخاب است. عموما تکنسین‌ها و کاربران گریس از محصولی استفاده بیشتر می‌کنند که روغن گریس در دمای بالا از آن جدا نشده و ساختار خود را حفظ کند. نکته مهم آنست که انتخاب گریس جهت کاربرد وسیع که بتواند تمام نیازها را پوشش دهد نیازمند به شناخت کامل عوامل تشکیل دهنده است. با شناخت خوب می‌توان دفعات روانکاری و تعمیرات را به حداقل حد ممکن رساند.
روغن پایه گریس:
اولین عامل مهم در انتخاب گریس روغن پایه آنست. باید دید که دستگاه در چه شرایطی کار می‌کند. میزان سرعت، دما، فشار، آلودگی محیط کار عوامل عمده انتخاب است. عموما روغن‌های معدنی دارای شاخص گرانروی (viscosity index) حدود ۹۵ و سنتتیک بین ۱۲۰ تا ۱۷۵ است. هر چه مقدار این شاخص بالاتر باشد، تغییرات دما در گرانروی اثر کمتری خواهد گذاشت و در نتیجه گریس در تفاوت دما کمتر روانی خود را از دست می‌دهد.
گرید گریس:
گریس از نظر طبقه بندی به۹ گروه تقسیم شده است. در هر طبقه حد فاصل کوچک ترین تا بزرگترین مقدار،۳۰ و بین هر گروه ۱۵ واحد فاصله وجود دارد. حداقل این مقدار،۸۵ و حداکثر آن۴۷۵ است. برای تعیین گرید گریس آن را به دمای ۲۵ درجه سانتی گراد می رسانند. سپس دستگاه نفوذ پذیری را که دارای مخروط استانداردی است، از ارتفاع معین با استفاده از نیروی طبیعی ثقل بر روی سطح گریس گرم شده می اندازند. آنگاه مقدار نفوذ این مخروط را در داخل گریس اندازه گیری کرده و آن را به عنوان شاخص در نظر می گیرند. هر قدر نفوذ این مخروط در داخل گریس بیشتر باشد نشانگر نرمی بیشتر گریس و اعداد کوچکتر نشان دهنده ساختار سفت گریس است. به طور مثال گرید۶(حد۱۱۵-۸۵) جامد و به صورت بلوک و گرید سه صفر(حد۴۷۵-۴۴۵) به شکل مایع و روان است. این آزمایش طبق استاندارد (ASTM D217) در دو مرحله و به منظور مشخص کردن قوام گریس انجام می گیرد. در مرحله اول گریس به صورت «کارنکرد» (بدون هیچ گونه کار فیزیکی) و در مرحله دوم به صورت «کارکرد» (با انجام کار فیزیکی) با روش اشاره شده آزمایش می شود. در مرحله دوم گریس را وارد دستگاهی می کنند که صفحه مشبک استانداردی در داخل آن ارتفاعی معین در حدود۶۰ بار به صورت رفت و برگشت حرکت می کند. چون محفظه گریس بسته است درنتیجه صفحه مشبک از درون حفره های داخل صفحه عبور می کند و این عامل، باعث گسستگی رشته های صابونی (کریستال ها) خواهد شد. عدد حاصل از این آزمایش را عدد کارکرد می نامند و مبنای استاندارد تعیین گرید گریس است. گریس های خوب برگشت پذیرند یعنی رشته های گسسته شده دوباره ترمیم می شوند. این خاصیت گریس را خاصیت برگشت پذیری می نامند. این خاصیت در عامه گریس ها وجود ندارد و به طور معمول این نوع گریس ها پس از کارکرد به علت گسستگی کریستال ها، نرمتر می شوند.
گریس:
گریس ماده ایست ژلاتینی به صورت نیمه جامد که از یک ماده روانساز و یک پر کننده (thickener) ، معدنی یا سنتیک تشکیل یافته است. این ماده درجایی مورد استفاده قرار می‌گیرد که نتوان از روانکاران دیگر با غلظت کم (روغنها) استفاده نمود. گریس از پیدایش الیاف صابونی (fibers) بصورت تشکیل کریستال در روغن بدست می آید. بافت آنها به دسته های کره ای و الیافی (کوتاه، بلند و ریش ریش) تقسیم بندی شده اند. گریس را با پایه صابونی آن معرفی می‌نمایند. این پایه می‌تواند به صورت مواد آلی و یا غیر آلی و روغن ساخت آن نیز معدنی و یا سنتتیک باشد. گریس یا روغن (grease) ، برشی از نفت خام با نقطه جوش بالاتر از ۴۰۰ درجه سانتی‌گراد می‌باشد.
طول الیاف گریس از ۰/۰۱ تا ۱۰۰ و قطر آن تا ۱۲ هزارم میکرون متفاوت است. هر چه نسبت طول الیاف به قطر آن بیشتر باشد، گریس دارای قوام بهتری است. پایه پرکننده‌های عمده گریس‌ها شامل صابون، کلسیم، سدیم، لیتیوم، آلومینیوم و مواد غیر آلی است.
گرانروی، ویسکوزیته:
گِرانرَوی ، ویسکوزیته، یا لزجت عبارت است از مقاومت یک مایع در برابر اعمال تنش برشی. در یک سیال ‏جاری (در حال حرکت)، که لایه‌های مختلف آن نسبت به یکدیگر جابجا می‌شوند، به‌مقدار مقاومت لایه‌های سیال ‏در برابر لغزش روی هم گرانروی سیال می‌گویند. هرچه گرانروی مایعی بیشتر باشد، برای ایجاد تغییر شکل ‏یکسان، به تنش برشی بیشتری نیاز است. به‌عنوان مثال گرانروی عسل از گرانروی شیر بسیار بیشتر است.‏
با افزایش دما لزجت سیالات مایع کاهش می یابدولی در گازها،قضیه برعکس است،البته درصد تغییرات آن برای ‏سیالات مختلف متفاوت است.‏
گرانروی(ویسکوزیته) روغن با تغییر دمای روغن, تغییر می کند و هر چه روغن گرمتر شود, گرانروی آن کمتر می گردد. گرانروی روغنها معمولاً در دمای ۴۰ و ۱۰۰ درجه سانتی گراد اندازه گیری می شود

نقطه ریزش:
حداقل درجه ای که در آن روغن پس از سرد شدن تدریجی و تحت شرایط معین ٬ جاری گردد را نقطه ریزش گویند. فشار و شرایطی که ‏روغن با آن روبرو است در نقطه ریزش آن تاثیر میگذارد و این تاثیر اغلب در جهت بالا رفتن نقطه جوش است. روغن هایی که برای ‏کار در شرایط سرد انتخاب شده اند باید نقطه ریزش پایینی داشته باشند. در این مورد نکات زیر قابل تامل است:‏
نقطه ریزش روغن کمتر از حداقل درجه حرارت محیطی باشد که در آن کار میکند.‏
نقطه ریزش روغن کمتر از حداقل درجه حرارت کارکرد سیستم مکانیکی باشد که در آن مصرف میشود.‏
قاعده کلی آن است که نقطه ریزش باید حداقل ۱۰ درجه سانتیگراد زیر پائین ترین محدوده دمای پیش بینی شده باشد.‏

نقطه اشتعال:
نقطه اشتعال پایین ترین دمایی که در آن روغن به اندازه کافی به بخار تبدیل شده به طوریکه‎ ‎با نزدیک ‏شدن شعله آتش در یک لحظه مشتعل و سپس خاموش گردد. این خصوصیت فیزیکی‎ ‎معیاری برای اندازه گیری میزان آتش گیری و فراریت روغن است‎.‎
نقطه احتراق:
پایین ترین دمایی است که در آن روغن به اندازه ای بخار تولید کند که با‎ ‎نزدیک کردن عله, ‏مشتعل شده و این اشتعال مدتی ادامه یابد. معمولاً نقطه‎ ‎احتراق حدود ۱۵ درجه سانتیگراد ‏بالاتر از نقطه اشتعال است لذا اندازه گیری و قید‎ ‎نمی گردد‎.‎
چگالی دانسیته:
در علوم پایه‎ ‎چگالی‎ ‎را مقدار‎ ‎جرم‎ ‎موجود در واحد‎ ‎حجم‎ ‎ماده می‌دانند‎. ‎‏ و آن را با علامت اختصاری‎ ρ ‎نشان ‏می‌دهند که از رابطه‎ ρ=m/V ‎به دست‎ ‎می‌آید. در صورتی که در علوم پیشرفته، این تعریف از چگالی صحیح ‏نیست و‎ ‎دقیقا تعریف جرم واحد حجم یا جرم مخصوص یا همان‎ ‎دانسیته‎ ‎می‌باشد. در علم کل، وزن مخصوص یک ‏ماده به وزن آب هم‌حجم آن را در شرایط استاندارد، چگالی می‌گویند و ان را با‎ S ‎نشان می‌دهند در رابطهٔ ذکر ‏شده، ‏ρ ‎چگالی ماده، ‏m ‎جرم جسم و‎ V ‎حجم اشغال شده توسط آن ماده‌است. همچنین، بین چگالی و‎ ‎وزن ‏مخصوص‎ ‎باید تفاوت قائل شد. چگالی مقدار‎ ‎جرم‎ ‎موجود در واحد حجم است، ولی وزن مخصوص به معنی‎ ‎وزن‎ ‎واحد حجم ماده‌است.‏
جرم مخصوص‎ ‎یا‎ ‎دانسیته‎ ‎جرم‎ ‎واحد‎ ‎حجم‎ ‎است. جرم مخصوص را با‎ ρ ‎نشان می‌دهند‎.‎
برای تعریف جرم مخصوص در یک نقطه، حجم کوچکی در اطراف نقطه در نظر گرفته و جرم سیال را داخل آن ‏حجم تقسیم نموده و‎ ‎حد‎ ‎این نسبت را وقتی تغییرات حجم به اپسیلون میل می‌کند می‌گیریم. درخور ذکر‎ ‎است که ‏اپسیلون در اینجا درست است که واحد بسیار کوچکی است، اما از فاصلهٓ‎ ‎متوسط مولکول‌های جسم، بزرگ‏تر ‏است‎. ‎

منبع: roghansanat.com