حضور پنهانی

مي رسد شبي مردي از وراي حيراني
كوچه مي شود سمت هاله هاي نوراني

آيه آيه چشمانش از تلاوت شبنم
غرق بوسه هاي گل در طلوع روحاني

از شلال چشمانش قطره قطره مي خوانم
لاله غيرت عشق است در شب غزلخواني

شرح شط گيسويش در غزل نمي گنجد
در قصيده زلفش انتظار طولاني

نذر مقدم سبزش چلچراغ و آيينه
در ضيافت چشمش آيه هاي قرآني

با تو مي شود كوچيد تا ديار آيينه
در طراوت سبز صبح روز باراني

در فراق لبهايت قطره قطره مي كاهم
مي شود تو را بوسيد اي حضور پنهاني؟