حاصل عشق از ازل ناله و زاری بود
چشمه جوشان عشق همیشه جاری بود
ناله و زاری بود ، توشه دلدادگان
ناله ز هجران دوست وه که چه کاری بود
یوسف کنعان بیا بر سر بازار و بین
یوسف زهرا عجب طرفه نگاری بود
گوشه ابروی او دل ز جهانی ربود
بر سر هر موی او خانه یاری بود
بلبل زهرا اگر غنچه لب وا کند
لال شود بلبل از مرغ هزاری بود
گوشه چشمی اگر سوی کسی افکند
باغ بهشتش کند ، گر سر خاری بود